سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مالیات بر اجاره

آیا میدانید وقتی صحبت از مالیات بر اجاره میشود منظور مقنن چه بوده است؟

به بررسی چند نکته کاربردی در این مورد می پردازیم :

  • عدم اخذ مالیات بر اجاره از غیر ملک

مالیات بر اجاره مختص ملک است و اگر شخصی سایر اموال خود را اجاره بدهد مشمول مالیات بر اجاره نخواهد بود مانند اجاره دادن ماشین یا بیلبورد تبلیغاتی و این موارد جزو مالیات بر درآمد خواهد بود اما توجه داشته باشید اگر ملک همراه با ماشین آلات واگذار شود اجاره ماشین آلات هم مشمول مالیات بر اجاره خواهد بود.

  • نحوه محاسبه مالیات بر اجاره  ، نحوه محاسبه مالیات بر اجاره املاک تجاری

درآمد مشمول مالیات ناشی از اجاره املاک عبارت است از کل مال الاجاره هم نقد و هم غیر نقد پس از کسر 25 درصد بابت هزینه ها و استهلاک و تعهدات مالک نسبت به مورد اجاره و نرخ این محاسبه تابع حقیقی یا حقوقی بودن مالک است که اگر مالک حقیقی و ملک مسکونی باشد قانون معافیت هایی را لحاظ کرده که شامل املاک تجاری نمیشود.

  • تاثیر رسمی بودن یا عادی بودن اجاره نامه

درآمد اجاره براساس قرارداد اجاره محاسبه میشود و فرقی ندارد اجاره نامه رسمی باشد یا عادی و در این مورد رسمی بودن مزیتی ندارد دقت داشته باشید اگر مبلغ اعلامی کمتر از 80 درصد ارقام مندرج در جدول املاک مشابه تعیین شده توسط سازمان امور مالیاتی باشد ارقام مندرج در آن جدول ملاک است نه مبلغ در اجاره نامه پس مبلغ اجاره اعلامی باید حداقل 80 درصد مبلغ مندرج در جدول مذکور باشد تا پذیرفته شود

  • تکلیف مستاجری که شخص حقوقی است

در این صورت مبلغ پرداختی توسط مستاجر که در قرارداد آمده ملاک محاسبه میباشد البته نه صرف فقط ذکر مال الاجاره در قرارداد بلکه مال الاجاره پرداختی ملا ک است پس اگر فقط قید شده باشد ولی پرداخت نشده باشد بازهم جدول مالیاتی ملاک است

  • مالیات تکلیفی در اجاره چیست؟

پرداخت مالیات بر اجاره بر عهده موجر است ولی با وجود این اگر مستاجر شخص حقوقی باشد مستاجر مکلف است مالیات بر اجاره را از مال الاجاره هایی که پرداخت میکند کسر و تا پایان ماه بعد به اداره امور مالیاتی محل وقوع ملک پرداخت و رسید آن را به موجر تسلیم نماید در غیر این صورت مستاجر با موجر در قبال سازمان جهت پرداخت مالیات متعلقه و جرایم آن مسیولیت تضامنی خواهد داشت.

 

در صورت نیاز به وکیل حقوقی با ما در تماس باشید.

 

در واقع به مالیاتی که پرداخت کننده آن بدهکار اصلی نیست ولی مکلف است آن را از محل مطالبات مودی مالیاتی کسر و به اداره دارایی پرداخت کند اصطلاحا مالیات تکلیفی گویند

  • نکته قابل توجه عدم جریان مالیات تکلیفی در قراردادهای رهن کامل است یعنی مالیات تکلیفی که بر عهده مستاجر است صرفا شامل مال الاجاره میشود و در صورت فقدان مال الاجاره تکلیفی متوجه مستاجر نیست.

 

نویسنده : زهرا رنجبر ، کارشناس حقوقی

برگرفته از تیم وکلای موسسه حقوقی حامی دادگستر ساعد لطفا در صورت سوال در مورد این مطلب و یا نیاز به مشاوره حقوقی با ما در تماس باشید.

 


جرم تهدید

تهدید

     در این مقاله می پردازیم به بررسی جرم تهدید ماده 669 قانون مجازات اسلامی تهدید جزء جرائم مطلق است . به این معنا که صرف تهدید فردی به ضرر های نفسی و جانی و یا مالی یا ناموس جرم است و مجازات دارد بنابراین مانند جرائم مقید نیاز به نتیجه ای خاص ندارد (جرم مقید مانند قتل که با کشته شدن فرد شکل میگیرد).

 

تهدید از طریق تلفن ، جرم مزاحمت تلفنی ، تهدید شفاهی ، تهدید کتبی ، تهدید حضوری یا غیر حضوری

از طرفی وسیله تهدید در این جرم طریقیت دارد نه موضوعیت یعنی مهم نیست که تهدید شفاهی است یا کتبی یا حضوری یا غیرحضوری اما در صورتی که از طریق تلفن باشد باید از طرف مخابرات شنود شود تا مستدل باشد زیرا امکان تغییر صدا با برنامه های متفاوت در تلفن وجود دارد که می تواند تحت عنوان جرم مزاحمت تلفنی تحت پیگرد قراربگیرد . تهدید باید موثر در افراد باشعور و تهدید شونده بداند که تهدید کننده جدی است .

فرد تهدید شونده ممکن است خود فرد یا اطرافیان سببی و نسبی وی باشند .

زمانی جرم تهدید محسوب می شود که مورد تهدید صورت نگرفته باشد زیرا اگر جرم مورد تهدید محقق شده باشد مثلا ضرب وجرح عمدی دیگر تحت عنوان تهدید قابل رسیدگی نیست بلکه جرم ضرب و جرح عمدی محقق گشته است . مطابق با حکم شماره 682/8431 دیوان عالی کشور که اشعار می دارد ” دعوی طلب و مطالبه حق موجب خروج عمل از مصداق این ماده نمی گردد فلذا اگر کسی مطالبه اجرت خود را کند و به علت امتناع به تهدید و اجبار توسل نموده ووصول کند قابل تعقیب ومجازات است پس ضرورتی ندارد هدف مرتکب کسب منفعت مشروع باشد یا نامشروع .

نظریه مشورتی 6469/7-14/10/65 نیز بیان می دارد تهدید به وسیله چاقو مصداق ماده 619 قانون مجازات اسلامی بود مشمول ماده 669 نمی باشد نظریه مشورتی 1257/7- 3/6/71 نیز بیان می دارد ” تهدید از طریق اسلحه کشیدن باید فلقد جنبه عمومی باشد . یعنی موجب ایجاد رعب و وحشت عمومی و سلب امنیت و آزادی مردم نشود و الا مصداق جرم محاربه موضوع ماده 183 قانون مجازات اسلامی خواهد بود مواد مرتبط به این ماده نیز ماده 114 از قانون اقدامات تامینی و تربیتی و ماده 31 قانون مطبوعات است صلاحیت رسیدگی به این جرم را نیز دادگاه های کیفری 2 دارا می باشند . 

برگرفته از مجموعه مقالات کارشناس حقوقی آقای سلیمانی لطفا در صورت نیاز به وکیل کیفری به موسسه حقوقی حامی در تماس باشید.


وکیل حقوقی کیست

 

وکیل حقوقی کیست ؟

با پذیرفتن وکالت ، وکیل به طور ضمنی ملتزم به اجرای مفاد آن می شود. او می تواند هرگاه بخواهد استعفا دهد و پیمانی را که با موکل دارد برهم زند ولی تا زمانی که رابطه حقوقی باقی است باید آن را محترم بشمارد. اختیاری که وکیل از این راه به دست می آورد ناشی از تراضی با موکل و محدود به مفاد آن است.

 

وکلا اصولا در همه زمینه ها اعم از حقوقی و کیفری و حسبی میتوانند قبول وکالت نمایند و محدودیتی در این خصوص در ایران ندارند. اما در رویه عملی شاهد این موضوع هستیم که برخی وکلا در زمینه های حقوقی عملکرد و نتیجه بهتری را ارائه میدهند و برخی در زمینه کیفری اثربخشی بهتری دارند .

این موضوع میتواند علل مختلف داشته باشد از جمله تجارب عملی بیشتر آن وکیل در آن حوزه برحسب علاقه یا پرونده های معاضدتی، یا ممکن است ادامه تحصیل در شاخه های معین باعث شکوفایی در عرصه های حقوقی شود .

بطور کلی وکلایی که وکالت در امور حقوقی از جمله، خرید و فروش، اجاره، انعقاد عقود معین و نامعین، امور حسبی، خانواده، معاملات بین اشخاص حقوقی و بین اشخاص حقیقی و حتی انجام این معاملات ر عرصه های بین المللی، امور راجع به شرکت های منحصر در قانون تجارت یا شرکت های مدنی، مطالبه ضرر و زیان و هر امری که جدا از شاخه کیفری و جزایی می باشد را انجام دهند وکیل حقوقی نامیده میشوند.

لازم به توضیح است که قبول وکالت در امور حقوقی مانع از قبول وکالت در زمینه های جزایی نمیباشد.
اجرای مقررات عامه وکالت در همه امور باید اجرا شود از جمله مسئولیت ها و رعایت مصلحت وکیل و رعایت حدود وکالت و حفظ اموال موکل.

 

موکل نیز بای هزینه اجرای وکالت را بپردازد زیرا کاری است که به دستور و به سود او انجام میشود. پرداخت هزینه منوط به حصول نتیجه مورد نظر موکل نیست . پس اگر وکیلی به منظور فروش کالایی یا دفاع از موکل به مسافرت رود، و موفق نشود یا در دعوا شکست بخورد موکل نمیتواند از پرداختن هزینه مسافرت خودداری کند همچنین لزومی ندارد که هزینه ها به دیگران پرداخت شده باشد .

اثبات صرف هزینه ها یا انجام دادن کاری که مستلزم پرداخت اجرت استبرطبق قواعد عمومی با وکیل است که ضمن دادن حساب مدت وکالت انجام میشود ماده 675 قانون مدنی مقرر میدارد موکل باید تمام مخارجی را که وکیل برای انجام وکالت خود نموده است و همچنین اجرت وکیل را بدهد مگر اینکه در عقد وکالت طور دیگر مقرر شده باشد.

 

تعهدات وکیل نسبت به موکل شامل چه مواردی می شود؟ 

اجرای موضوع وکالت: وکیل ملتزم به اجرای وکالت در حدود اختیار خود می باشد. لذا وی تعهد دارد که مورد وکالت را اجرا نماید و نمیتواند به بهانه آن که وکالت عقدی جایز است از اجرای تعهدات خود سرباز بزند. زیرا عقد جایز مادام که فسخ نشده است طرفین آن متلزم به اجرای مفاد عقد می باشند. در صورتی که وکیل از اجرای موضوع وکالت خودداری نماید و این امر موجب ورود خسارت به موکل شود برای وکیل مسئولیت قراردادی ایجاد می شود و او باید خسارت وارده به موکل را جبران نماید.

 

حدود اختیارات وکیل در وکالتنامه :

وکیل متعهد است در حدود وکالت عمل نماید یعنی در حدود اختیاراتی که برای او در وکالت تعیین شده است اقدام کند یا در حدود عرف و عادت مبادرت به انجام موضوع وکالت کند. برای مثال: اگر وکالت مقید است و برای انجام امر یا امور خاص مانند بیع یا معاوضه ، وکالت داده شده فقط در همان امری که وکالت اعطا شده وکیل اختیار و اذن دارد و یا اگر وکالت مطلق است حدود اختیار او اداره کردن مورد وکالت است نه تصرف حقوقی مانند هبه کردن یا فروختن متعلق وکالت.

 

وکیل حقوقی | وکیل | موسسه حقوقی | اختیارات وکیل نسبت به موکل

 

وکیل اگر از حدود وکالت خارج شود عمل وی فضولی محسوب شده و غیرنافذ است. برای مثال اگر الف به شخص ب وکالت در اجاره دادن خانه خود بدهد اما وکیل مبادرت به فروش خانه به ج نماید، بیع منعقده فضولی و غیرنافذ است.

حفظ اموال موکل:

وکیل امین موکل است زیرا موکل با اذن و اختیار خود به موجب قرارداد وکالت مال یا اموال خود را به او سپرده است. بنابراین اصل بر عدم مسئولیت وکیل است. لذا اگر مال مورد وکالت در نزد او تلف یا ناقص یا معیوب شود وی ضامن نیست مگر آنکه تقصیر نموده باشد. هر جا بر اثر تقصیر وکیل خسارتی به موکل وارد شود وی ضامن آن می باشد.

در این باره ماده 666 قانون مدنی مقرر میدارد: هرگاه از تقصیر وکیل خسارتی به موکل متوجه شود که عرفا وکیل مسبب آن محسوب می گردد مسئول خواهد بود.در صورتی که وکیل در انجام موضوع وکالت تقصیر نماید وکالت منفسخ نمیشود  و او تنها ضامن خسارات وارده به موکل می باشد.

 

رعایت مصلحت و غبطه موکل:

وکیل متعهد است در انجام وکالت ، مصلحت و غبطه موکل را رعایت نماید. در این مورد ماده 667 قانون مدنی مقرر می دارد: وکیل باید در تصرفات و اقدامات خود مصلحت موکل را مراعات نماید. بنابراین وکیل به مانند امینی دلسوز بایست مصلحت و غبطه موکل خود را در انجام وکالت رعایت نماید.

 

عدم رعایت مصلحت موکل توسط وکیل 

در خصوص اثر عدم رعایت مصلحت موکل توسط وکیل حالت های ذیل قابل تصور است:

الف) در موردی که وکیل به عمد مصلحت موکل را نادیده بگیرد: عمل او فضولی محسوب شده و غیر نافذ است.

ب) در موردی که بدون تقصیر وکیل مصلحت موکل رعایت نشود: یعنی وکیل تمام احتیاط های لازم را انجام بدهد و در حدود متعارف عمل نماید اما مصلحت موکل در انجام عمل حقوقی رعایت نگردد عمل وکیل نافذ است و ضامن خسارات وارده به موکل نیست زیرا او امین است و امین در صورت تقصیر ضامن می باشد

ج) در موردی که وکیل با تقصیر غیر عمد خود مصلحت وکیل را رعایت ننماید: بنابر نظر اقوی عمل وکیل نافذ است ولی او ضامن خسارات وارده به موکل است.

 

وکیل حقوقی | وکیل | موسسه حقوقی | اختیارات وکیل نسبت به موکل

 

 

در فرضی که در وکالتنامه به وکیل اخطار داده شود که هرگونه صلاح و مقتضی میداند وکالت را انجام دهدو یا آورده شود مورد وکالت  را می تواند  با هر قیمتی بفروشددر این مورد نیز وکیل موظف به رعایت مصلحت موکل می باشد بنابراین اگر الف به شخص ب وکالت د فروش خانه خود را با هر قیمتی بدهد ولی وکیل خانه را نصف قیمت حقیقی آن بفروشد به دلیل عدم رعایت مصلحت و غبطه موکل بیع غیرنافذ است.

 


شرایط و موارد ایجاد عقد قرض

شرایط و موارد ایجاد عقد قرض کدام است؟

از مغهوم ماده 651 ق. مدنی چنین بر می آید که اگر برای ادای قرض به وجه ملزمی اجل تعیین نشده باشد مقرض می تواند هرگاه بخواهد طلب خود را از مقترض بخواهد. از سوی دیگر همه پذیرفته اند که مقترض در پرداخت دین آزاد است و هر زمان که بخواهد می تواند آن را بپردازد و حتی اختیار دارد بجای مثل مالی که به او تملیک شده است عین آن را به مقرض پس بدهد. بنابراین ممکن است ادعا شود که قرض در حقوق مدنی ما عقدی جایز است و دو طرف را پایبند نمیسازد.

ولی این ادعا را نباید پذیرفت زیرا مقصود از لازم بودن عقد این است که دو طرف به مفاد آن پایبند باشند و نتوانند پیمانی را که بسته اند بر هم زنند. مفاد هقد قرض این است که مالی به مقترض تملیک شود و او ملتزم باشد که مثل آنچه را به وام گرفته پس بدهد.

 

در صورت نیاز به مشاوره حقوقی با ما در تماس باشید.

 

این آثار را هیچ یک از دو طرف نمی توانند از بین ببرند. مورد قرض به وام گیرنده تملیک شده و مال او است و به همین جهت وام دهنده حق ندارد عین آن را از او بخواهد. مقترض نیز حق ندارد از پرداخت مثل مالی که گرفته است خودداری کند یا تملیک انجام شده را برهم بزند. درست است که وام گیرنده میتواند عین مالی را که به او تملیک شده است در مقام تادیه طلب به وام دهنده دهد ولی این اختیار به معنی امکان فسخ عقد قرضنیست.

 

عقد قرض

شرایط و موارد ایجاد عقد قرض | قرض | مقرض | عقد قرض | فسخ عقد قرض

 

زیرا هر مدیونی در انتخاب مصداق مالی که برای ادای دین میپردازد آزاد است پس می تواند مث مالی را که به او تملیک شده انتخاب کند و به طلبکار بدهد.امکان رجوع وام دهنده برای مطالبه مثل مالی که به وام گیرنده پرداخته است منافاتی با ازوم عقد قرض ندارد.

زیرا مبنای پیمان دو طرف این است که مقترض مدیون رد مثل مال شود و او نیز مانند هر مدیون دیگر باید پس از رجوع طلبکار آن را بپردازد. مگر اینکه مهلت ویژه ای برای پرداختن دین شرط شده باشد.

 

تفاوت عقد قرض با عقد عاریه چیست؟

همانگونه که اشاره شد تملیکی بودن قرض به کلی آن را از مفهوم عاریه دور ساخته است. در عاریه مالکیت عاریه دهنده محفوظ می ماند و مستعیر مأذون می شود تا از مال او استفاده کند. به همین جهت مستعیر حق ندارد مال مورد عاریه را تلف کند باید آن را به عنوان امین معیر نگاه دارد و هرگاه مالک بخواهد آن را پس بدهد. پس طبیعی است که عاریه تنها در مورد اموالی ممکن است که انتفاع از آنها با بقای عین ممکن باشد و در اثر بهره برداری از بین نرود. ( مواد 635 و 637).

 

بخوانید در مورد : عقد عاریه

 

ولی در قرض مال موضوع قرارداد به مقترض تملیک می شود. او برای مصرف کردن و از بین بردن وام میگیرد و مانند هر مالک دیگر حق دارد آنچه را به دست آورده از بین ببرد و به دلخواه در آن تصرف کند. تعهد وام گیرنده برخلاف مستعیر ناظر به حفظ مال و رد عین آن نیست. ملتزم میشود که مثل آنچه را وام گرفته است به مقرض بدهد. بنابراین گرفتن عین مالی که به وام گیرنده انتقال یافته به منزله سلب مالکیت و تصرف در مال دیگران است. و به همین دلیل نیز خواهیم دید که عقد قرض برخلاف عاریه در حدود مفاد خود عقدی لازم است یعنی پس از تحقق عقد وام دهنده تنها حق مطالبه مثل مال را دارد و عین به ملکیت قاطع وام گیرنده در می آید.

 

از اوصاف عقد قرض میتوان به موارد زیر اشاره کرد:

1)تملیکی بودن 
2)رضایی بودن
3)معوض بودن
4)لازم بودن در حدود مفاد خود

 

از مجموعه مقالات موسسه حقوقی حامی دادگستر ساعد در صورت سوال در مورد این مطلب یا وکیل حقوقی با ما در تماس باشید.



ثبت نقل و انتقال سهام در شرکتهای سهامی خاص

ثبت نقل و انتقال سهام در شرکتهای سهامی خاص

در نقل و انتقال سهام در شرکتهای سهامی خاص متفاوت از نقل و انتقال سهم الشرکه در شرکتهای دیگر است .
در این نوع شرکت تمامی سهامداران می بایست مالیات خودرا پرداخت نموده و بعد نقل و انتقال سهام صورت بگیرد
در این نوع شرکت سهام هم با نام هست و هم بی نام که سهام با نام در دفتر شرکت ثبت میشود.
نقل و انتقال سهام در شرکت سهامی خاص بصورت ازادانه صورت میگیرد مگر اینکه ترتیب دیگری در این باره در 
در اساسنامه یا در جلسات هیت مدیران اتخاذ گردیده باشد .

نحوه ثبت نقل و انتقال سهام در شرکتهای سهامی خاص

هرگاه سهامدارانی که قصد انتقال سهام خود را داشته باشند  چه انکه بخشی از سهم خود یا تمام آن را به دیگری واگذار نمایندباید به در فرم مخصوص دارایی میزان نقل و انتقال را با نام و مشخصات طرفین به همراه یک نسخه از صورتجلسه با موضوع نقل و انتقال در آن درج گردیده  به تنظیم نمایند و با مراجعه به اداره مالیات و ممیز شرکت مفاصاحساب نقل و انتقال سهام را اخذ نمایند و پس از آن برای ثبت نقل و انتقال سهام (صورتجلسه)  در اداره ثبت شرکتها و موسسات غیر تجاری اقدام نمایند.
نکته :برگه مفاصاحساب اداره مالیات به همراه مدارک شناسایی سهامداران جدید شرکت کفایت میکند .

 

ثبت نقل و انتقال سهام شرکت های سهامی خاص | ثبت شرکت | نحوه ثبت نقل و انتقال سهام در شرکتهای سهامی خاص | مدارک مورد نیاز ثبت نقل و انتقال سهام | نقل و انتقال سهام

نکته :

در شرکتهای سهامی خاص میزان سهام و صورتجلسه نقل و انتقال سهام اگهی نمیشود و ملاک میزان سهام سهامدارن همان صورتجلسه تغییرات مبنی بر نقل و انتقال سهام می باشد.
که حتما می بایست یک نسخه از صورتجلسه در شرکت بایگانی شود

نکته که همیشه یاداوری میکنم سعی نمایید کلیه صورتجلسات را حداقل در سه نسخه تنظیم بفرمایید که یک نسخه حتما در بایگانی مدارک شرکت باشد.

 

ثبت نقل و انتقال سهام شرکت های سهامی خاص | ثبت شرکت | نحوه ثبت نقل و انتقال سهام در شرکتهای سهامی خاص | مدارک مورد نیاز ثبت نقل و انتقال سهام | نقل و انتقال سهام

 

مدارک مورد نیاز ثبت نقل و انتقال سهام

 * صورتجلسه برای نقل و انتقال سهام 
* مدارک شناسایی انتقال و کلیه سهامداران و اعضای هیت مدیره 
* و میزان سرمایه ى اولیه شًرکت
* مدارک یا مجوزهایی که باید انتقال دهنده یا انتقال دهندگان بایدبه سازمان مربوطه
* روزنامه رسمی تاسیس  
* اخرین صورتجلسه نقل و انتقال سهام
* مفاصا حساب اداره مالیات برای نقل و انتقال سهام (گواهی واریز مالیات نقل و انتقال سهام )

https://www.reddit.com/user/aliyaghoobi/posts/

https://xoops.ec-cube.net/userinfo.php?uid=248523#